3 ) توي تاکسي اگر يه دختر کنارت نشسته بود .. وقتي که خواستين پياده بشين بهش بگين مگه نمياي ؟اون هاج و واج شمارو نگاه ميکنه . بهش فرصت ندين و بگين چرا انقدر زود جا زدي ؟ بعدش در تاکسي رو ببندين و برين و ما بقي ماجرا رو به افراد حاضر در تاکسي واگذار کنيد
4 ) توي پارک با عجله برين کنارش بشينين و بگين معذرت مي خوام دير کردم . خب چيکارم داشتي که گفتي بيام اينجا ؟ ( بايد يه جايي باشه که چند نفر حضور داشته باشن ) معلومه که اون انکار مي کنه . بعدش نوبت شماست فوري بگين مگه نگفتي بيا اينجا اين رنگ لباسمه و اين رنگ روسريمه ؟ باز هم اون انکار ميکنه . شما اين طوري ادامه بدين : خب اگه از اينايي که اينجا نشستن خجالت ميکشي بريم يه جاي خلوت... مطمئن باشيد اون داغ ميکنه . بعدش شما با عصبانيت بلند شين و يه کاغذ جلوش بندازين سر کا گذاشتي منو ؟ بيا اينم شماره اي که دادي ... ديگه به من زنگ نزن وگرنه مي دمت دست پليس بعدش ول کنين برين
5 ) توي جمع يه سي دي بهش بدين . بگين خيلي باحال بود دستت درد نکنه ... اگه بازم از اينا داري بهم بده قيمتش هرچي باشه قبوله .... اونم اينور و اونورو نيگاه ميکنه ميگه اشتباه گرفتي آقا ( يا شايدم فوش خار و مادر بکشه به جونتون ) شما هم طوري وانمود کنين که انگار حواستون نبوده توي جمع هستين و ازش معذرت بخواين و برين سر جاتون بشينين .
6) مثل معتاد ها خودتون رو به موش مردگي بزنين و برين جلو و به لهجه ي معتادي بگين : خانوم دشتم به دامنت از اون چيزا که ديلوز دادين باژم هملاتون هشت ؟ دالم ميميلم از خمالي به جون تو . هرچي منتظل موندم نيومدين و خيلي شانش آولدم که اينجا پيداتون کلدم بيا اينم پولش ... اون رنگ عوض ميکنه ( سياه سفيد سرخ قهوه اي آبي ) و انکار ميکنه ولي شما ول کن نشين و هي پيله کنين ... دوباره انکار ميکنه .... شما بگين : خانوم من شبا لوي ژوغال مي خوابم من به اندازه ي کافي شياه هشتم خواهشا تو ديگه مالو شياه نکن....